Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی

Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی


امروزه بازاریابی به عنوان یک علم مورد نیاز در فعالیت های اقتصادی شناخته شده است. این دانش در عصر حاضر شکل جدیدی پیدا کرده است و از روش های سنتی به روش های جدید و متناسب با علم روز یعنی بازاریابی اینترنتی گرایش پیدا کرده است. حضور اینترنت و پیشرفت سریع آن به داخل کشورها و عدم توجه به موقعیت های زمانی و مکانی جنبه مثبت بازاریابی اینترنتی را برحسته می کند. البته برخی سو استفاده ها از این نوع بازاریابی گاه موجب می شود جنبه های مثبت این نوع بازاریابی تحت الشعاع جنبه منفی قرار بگیرد و استفاده از آن را مورد تردید قرار دهد.
متاسفانه در کشور ما به علت عدم برخورداری از دانش بازاریابی در حد کافی، گاهی اوقات بی توجهی به اصول اخلاقی در این نوع بازاریابی ، کم تجربگی مدیران شرکت ها و موسسات ، عدم پاسخگویی موسسات به مشکلات بوجود آمده در اثر غلو در تبلیغ توسط بازاریابان ، عدم اعتماد مردم به این نوع بازاریابی ، مسئله اعتبار حقوقی در بازاریابی اینترنتی ، عدم گسترش اینترنت در همه نقاط کشور ، پایین بودن سرعت اینترنت و ... بازاریابی اینترنتی در ایران جایگاه خود را نیافته است و جامعه از جنبه های مثبت آن کمتر بهره مند می شود
محمد مروجی

بایگانی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازاریابی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


TMBA چکیده:
مقاله حاضر با هدف شناسایی عناصر بازاریابی در مدیریت ارتباط با مشتری می باشد. مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی مدیریتی بوده که سازمان را قادر می سازد بر مشتریان تمرکز کنند و روابط قوی تری با ارباب رجوع ایجاد کنند.این کار کمک می کند تا اطلاعات مربوط به مشتری،فروش، کارایی بازاریابی،حساسیت و گرایشات بازار را یک به یک کنار هم قرار دهیم. در این مقاله در ابتدا به تعریف بازاریابی و معرفی عناصر بازاریابی پرداخته شد و در ادامه CRM ( مدیریت ارتباط با مشتری) ، تاریخچه و معیارهای موفقیت آن و نقش عناصر بازاریابی در مدیریت ارتباط با مشتری مطرح و مشخص شد که عناصر بازاریابی نقش حساسی در CRM ( مدیریت ارتباط با مشتری) دارند و برای موفقیت در بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری باید به این عناصر توجه کرد.

مقدمه:
مدیریت ارتباط با مشتری یک پروسه ی مداوم شناسایی و خلق ارزش جدید با هر مشتری و سپس به اشتراک گذاشتن منفعت حاصل از آن در سراسر عمر شرکت است.این موضوع نیازمند ادراک،تمرکز و مدیریت بر همکاری مداوم میان تولید کننده و مشتری انتخاب شده، برای خلق دو جانبه ی ارزش و به اشتراک گذاشتن آن از طریق وابستگی و تنظیمات سازمانی است. از آنجائیکه دنیای کسب وکار هم اینک بر پایه مشتری مداری و رضایت مشتری استوار گشته، فعالان عرصه اقتصاد و آنان که به ماندگاری جاودانه در این عرصه می اندیشند، بخوبی می دانند که اکسیژن تنفس در دنیای تجارت، اصل مشتری مداری است.(حسنی، 1383) در عرصه رقابتی امروز، سازمانها می باید همگام و همراه با تغییرات در عرصه علم وتکنولوژی ، پیش رفته ودانش خود را بروز نگه دارند وبه ایجاد قابلیتی محوری در سازمان خود بکوشند. ( میرابی، 1388) این برتری زمانی حاصل می گردد که بتوان ارتباط موثری با مشتریان خود برقرار کرد و این امر زمانی محقق می شود که بتوان عناصر بازاریابی در ارتباط با مشتریان را مورد تجزیه وتحلیل قرار داد تا سازمان نگرش مشتری محوری را در جامعه اعمال کند. CRM از جدیدترین روشهای ارتباطی ومشتری گرایی می باشد که بر آن سرمایه گذاری زیادی صورت گرفته است.بر این اساس در این بررسی به تعیین اثر عناصر بازاریابی بر مدیریت ارتباط با مشتری پرداخته می شود.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰


TMBAچکیده


شاید بسیاری از افرادی که در حوزه های کاری مختلف مشغول به کار هستند با معانی و مفاهیم تبلیغات و بازاریابی آشنایی نداشته باشند، حال آنکه تمامی افراد در یک جامعه ی اقتصادی به طرق مختلف به صورت آشکار و پنهان با این مقوله در ارتباط هستند. با این وجود بسیاری از افراد از اینکه کلمه مسئول تبلیغات به آنان اطلاق گردند نگرانند و فرار می کنند.عملا در یک نظام اقتصادی، تبلیغات مهمترین بخش کار است.


اما سوال اینجاست که معنی تبلیغات چیست و در ادامه چرا بسیاری از مردم از تبلیغات فراری اند و حتی بسیاری از شرکتهایی که خود را شرکتهای فروش می دانند و حتی تولید کنندگانی که باید محصولاتشان را بفروشند خود از تبلیغات تنفر دارند؟در واقع هر فعالیتی که منجر به فروش یک محصول گردد بعد از بازاریابی تبلیغات نام دارد. به عبارت ساده تر باهرروشی که محصولی رابتوان به بازار(اعم مردم)شناساندتبلیغات نامیده می شود.


پس با این تعریف واضح تبلیغات فقط منحصربه شخص نیست اگر چه آن شخص هم بخشی از فعالیت بازاریابی را انجام می دهد .متاسفانه بسیاری از مردم درکشان از تبلیغات همان بازاریابی است و تفاوتی بین بازاریاب و مسئول تبلیغات قائل نیستند.


اگر کمی با دقت نگاه کنیم خواهیم یافت که همه ما که در حوزه کار هستیم با این تعریف بازاریابان تبلیغاتیم.اما چرا خیلی ها از تبلیغات بدشان می آید؟


آیا هزینه کردن آنها را از این مهم دور میکند؟ویا اینکه اصلا اعتقادی به این موضوع ندارند...


در جواب به این سوال باید بگوییم که ما از تبلیغات به تعبیری که در بالاتر اشاره شد بدمان نمی آید بلکه غالبا مردم از نحوه ی تبلیغات بدشان می آید. آن هم بیشتر به این دلیل است که تبلیغات در ساختارهایی قرار می گیرند که به اصول بازاریابی قبل از تبلیغات دقت نشده و این بندگان خدا می بایست انرژی زیادی را صرف نماید تا ضعف مدیرانش را پوشش دهد و بسیار با جواب منفی مواجه می شود وگرنه اگر کسی در مراجعه با مردم(تحت هر نوع تبلیغی) جواب مثبت بگیرد چرا از این کار آن هم با سود بالا بدش بیاید.


مقدمه


بی شک تبلیغات موثر و اصولی یکی از پایه های موفقیت در هر کسب و کاری است.بیل گیتس یکی از ثروتمندترین مردان جهان و پایه گذار کمپانی مایکروسافت(خالق ویندوز) می گوید:”اگر تمام ثروت مرا بگیرند و تنها 100 دلار در اختیارم قرار گیرد، 1 دلار را صرف راه اندازی کار و 99 دلار باقی مانده را صرف تبلیغ و معرفی کارم خواهم کرد”


هدایای تبلیغاتی نیز در پازل تبلیغات قطعه ای مهم و کلیدی به حساب می آید زیرا علاوه بر ایجاد حس مثبت نسبت به خدمات و محصولات شما ، باعث حفظ مشتریان قدیمی و جذب مشتریان جدید می شود. تحقیقات نشان می دهد احتمال خرید دوباره افرادی که هدیه دریافت کرده اند 85% بیشتر از مشتریانی است که هدیه ای دریافت نکرده اند.


بی شک تبلیغات موثر و اصولی یکی از پایه های موفقیت در هر کسب و کاری است.بیل گیتس یکی از ثروتمندترین مردان جهان و پایه گذار کمپانی مایکروسافت(خالق ویندوز) می گوید:”اگر تمام ثروت مرا بگیرند و تنها 100 دلار در اختیارم قرار گیرد، 1 دلار را صرف راه اندازی کار و 99 دلار باقی مانده را صرف تبلیغ و معرفی کارم خواهم کرد”

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰



 

TMBA چکیده: 
با توجه به افزایش روزافزون رقابت تولیدکنندگان و نیز گسترش بازار مصرف محصولات و خدمات و پیشرفتهای علمی و فنی، فرصتی فراهم است تا کارشناسان امور تجارت و بازاریابی با استفاده از روشهای جدید و امکانات موجود از این وضعیت بهره جسته، با جلب رضایت مشتریان فعلی و بالقوه وضعیتی ایده آل برای سازمان فراهم کنند.
فعالیتهای رفتاری زندگی روزمره ما بصورت چشمگیری متاثر از نقش بازاریابی محیط اطراف ما بوده و در روند زندگی ما نقش بسزایی را ایفا میکند. بی شک، عاملی که بعنوان پل ارتباطی میان فعالان تجاری با مصرف کنندگان می باشد ، فعالیت بازاریابی است. یکی از عواملی که باعث موفقیت در بازاریابی و بازاریاب حرفه ای می شود میزان سرعت، دقت، صحت و فراوانی اطلاعات بازار است. بازاریاب می کوشد تا با روشها و طرق مختلف به جلب رضایت مشتری و در نهایت فروش و سودآوری بیشتر دست یابد. از راههای مختلفی می توان رضایت مشتری را جلب کرد، از جمله: به وسیله کاهش هزینه های خرید مشتری ، صرفه جویی در وقت مشتری از راه خدمت رسانی سریعتر، عرضه محصول طبق خواست مشتری با قیمت مناسب و ...
 یکی از اساسی ترین موانع موجود در سر راه رسیدن به جلب رضایت مشتری ، همانا  توجه به جنبه های مختلف جذب، نحوه ارتباط با مشتریان و در نهایت، امکان حفظ مشتری است. به رغم پیشرفت تکنولوژی و گسترش و بهبود سیستم ها و روش های تولید و افزایش رقبا و تنوع محصولات تولیدی ، بالا رفتن سطح آگاهی مشتریان و بسیاری از عوامل دیگر نیز به این مشکل دامن زده و د نهایت جذب مشتری و مهم تر از آن حفظ و نگهداری آن به عنوان مشتریان وفادار را سرلوحه دغدغه های مدیران امروزی قرار داده است. یکی از ابزارهای مهمی که می تواند در این راه کمک موثری باشد، استفاده از ابزار بازاریابی اجتماعی است. لذا بدین سبب تولیدکنندگان و سازمانها پا به حوزه های جدیدی نهادند که از آن جمله می توان به بازاریابی اجتماعی اشاره نمود. در این حوزه از علم جدید کوشش میگردد که با بهره گیری از علوم و فنون بازاریابی تجاری، در کنار تحقق مقاصد اجتماعی به اهداف حوزه های اجتماعی نیز توجه گردد. بر این اساس مدیران و فعالان بازاریابی می بایست در راستای استراتژیها و راهبردهای بازاریابی سازمان متبوع خود علاوه بر لحظ نمودن خواسته ها و نیازهای مشتریان خود به مسایل و منافع جامعه در کوتاه مدت، میان مدت و بلتند مدت نیز توجه وافری داشته و در اقدامات بازاریابی خود این موضوع را مدنظر قرار دهند.

 

 

مقدمه:
مقوله فروش به عنوان عاملی اساسی در حیات یک سازمان تولیدی یا تجاری مورد توجه ویژه شرکتها بوده و رشد در آن به منزله احیاء کننده  حیات سازمان و تسریع کننده روند رشد و تضمین کننده تعالی سازمان می باشد. از آنجاییکه  انسانها در زندگی خود با نیازهای بیشماری روبرو هستند لذا فروش به عنوان عاملی در جهت رفع این نیازها می باشد که بازاریابان برای رسیدن به آن و رفع نیازها و خواسته های مشتریان با بهره گیری از علوم و  فنون بازاریابی به تلاش و تکاپو مبادرت می ورزند. البته بسیاری از مردم در تعریف بازاریابی آنرا پیشبرد فروش و تبلیغات تلقی می‌کنند و استدلال می‌کنند که شرکت‌ها همواره به دنبال فروش چیزی به مشتریان هستند. در صورتی که فروش تنها بخش کوچکی از وظایف بازاریابی را تشکیل می‌دهد یکی از مهمترین هدفهای بازاریابی توجه به رفع نیازهای مشتری و جلب رضایت آن است. چراکه اگر مشتریان ما رضی باشند امکان حفظ آنان به عنوان مشتریان وفادار بیشتر شده و همانطور که میدانیم هزینه حفظ یک مشتری ، یک پنجم هزینه جذب یک مشتری جدید است. پس در اینجا معنا و مفهوم اصلی بازاریابی پررنگ تر و ملموستر نشان داده شده است و این واژه نباید با معنا و مفهوم قدیمی خود که همانا "فقط فروش" اشتباه گرفته شود.
در بازاریابی هدف اصلی مساله رضایت مشتری است که در جهت نیل به این مهم می بایست به صورت تار و پود شرکت درآید. رضایت مشتری به بخش بزرگ و مهمی از پروند حیات شرکت ها در می آید و همانند فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعاتی و برنامه ریزی استراتژیک، جزء جدانشدنی شرکت می گردد. امروزه توجه اصلی در  بازاریابی نوین به جای اینکه همچون قدیم در جستجوی مشتری برای محصولات تولید شده خود بود به سوی تامین رضایت و ایجاد ارزش برای مشتری است تا به سمت محصول تولید شده یا خدمت قابل ارائه جلب گردد. توجه به تامین نیاز و جلب رضایت مشتریان با رویکرد ایجاد ارزش برای مشتری ، اولین بار در سال ۱۹۷۰ توسط فیلیپ کاتلر با عنوان بازاریابی اجتماعی مطرح شد و با ترکیب مفاهیم مربوط به اصول و فنون بازاریابی تجاری و کاربرد ابزارها و فنون تبلیغات در کنار تغییرات اجتماعی ، اصول این بحث را پایه گذاری نمود. در سال 1970 درحالی که زمزمه هائی راجع به آسیب پذیری محیط شنیده می شد برخی نویسندگان بر بحران مصرف منابع، بدون در نظر گرفتن مصلحت اجتماعی تاکید کردند.

تاریخ درج مقاله : 26 تیر 1393

بازاریابی اجتماعی، حوزه ای نوین در مقوله بازاریابی

 

نویسندگان:

دکتر روزبه حبیبی استادیار دانشگاه پیام نور  
علی پورجعفر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

 

TMBA چکیده: 
با توجه به افزایش روزافزون رقابت تولیدکنندگان و نیز گسترش بازار مصرف محصولات و خدمات و پیشرفتهای علمی و فنی، فرصتی فراهم است تا کارشناسان امور تجارت و بازاریابی با استفاده از روشهای جدید و امکانات موجود از این وضعیت بهره جسته، با جلب رضایت مشتریان فعلی و بالقوه وضعیتی ایده آل برای سازمان فراهم کنند.
فعالیتهای رفتاری زندگی روزمره ما بصورت چشمگیری متاثر از نقش بازاریابی محیط اطراف ما بوده و در روند زندگی ما نقش بسزایی را ایفا میکند. بی شک، عاملی که بعنوان پل ارتباطی میان فعالان تجاری با مصرف کنندگان می باشد ، فعالیت بازاریابی است. یکی از عواملی که باعث موفقیت در بازاریابی و بازاریاب حرفه ای می شود میزان سرعت، دقت، صحت و فراوانی اطلاعات بازار است. بازاریاب می کوشد تا با روشها و طرق مختلف به جلب رضایت مشتری و در نهایت فروش و سودآوری بیشتر دست یابد. از راههای مختلفی می توان رضایت مشتری را جلب کرد، از جمله: به وسیله کاهش هزینه های خرید مشتری ، صرفه جویی در وقت مشتری از راه خدمت رسانی سریعتر، عرضه محصول طبق خواست مشتری با قیمت مناسب و ...
 یکی از اساسی ترین موانع موجود در سر راه رسیدن به جلب رضایت مشتری ، همانا  توجه به جنبه های مختلف جذب، نحوه ارتباط با مشتریان و در نهایت، امکان حفظ مشتری است. به رغم پیشرفت تکنولوژی و گسترش و بهبود سیستم ها و روش های تولید و افزایش رقبا و تنوع محصولات تولیدی ، بالا رفتن سطح آگاهی مشتریان و بسیاری از عوامل دیگر نیز به این مشکل دامن زده و د نهایت جذب مشتری و مهم تر از آن حفظ و نگهداری آن به عنوان مشتریان وفادار را سرلوحه دغدغه های مدیران امروزی قرار داده است. یکی از ابزارهای مهمی که می تواند در این راه کمک موثری باشد، استفاده از ابزار بازاریابی اجتماعی است. لذا بدین سبب تولیدکنندگان و سازمانها پا به حوزه های جدیدی نهادند که از آن جمله می توان به بازاریابی اجتماعی اشاره نمود. در این حوزه از علم جدید کوشش میگردد که با بهره گیری از علوم و فنون بازاریابی تجاری، در کنار تحقق مقاصد اجتماعی به اهداف حوزه های اجتماعی نیز توجه گردد. بر این اساس مدیران و فعالان بازاریابی می بایست در راستای استراتژیها و راهبردهای بازاریابی سازمان متبوع خود علاوه بر لحظ نمودن خواسته ها و نیازهای مشتریان خود به مسایل و منافع جامعه در کوتاه مدت، میان مدت و بلتند مدت نیز توجه وافری داشته و در اقدامات بازاریابی خود این موضوع را مدنظر قرار دهند.

واژگان کلیدی: بازاریابی ، بازاریابی اجتماعی ، سلامت اجتماعی ، ارزش نام تجاری

 

 

مقدمه:
مقوله فروش به عنوان عاملی اساسی در حیات یک سازمان تولیدی یا تجاری مورد توجه ویژه شرکتها بوده و رشد در آن به منزله احیاء کننده  حیات سازمان و تسریع کننده روند رشد و تضمین کننده تعالی سازمان می باشد. از آنجاییکه  انسانها در زندگی خود با نیازهای بیشماری روبرو هستند لذا فروش به عنوان عاملی در جهت رفع این نیازها می باشد که بازاریابان برای رسیدن به آن و رفع نیازها و خواسته های مشتریان با بهره گیری از علوم و  فنون بازاریابی به تلاش و تکاپو مبادرت می ورزند. البته بسیاری از مردم در تعریف بازاریابی آنرا پیشبرد فروش و تبلیغات تلقی می‌کنند و استدلال می‌کنند که شرکت‌ها همواره به دنبال فروش چیزی به مشتریان هستند. در صورتی که فروش تنها بخش کوچکی از وظایف بازاریابی را تشکیل می‌دهد یکی از مهمترین هدفهای بازاریابی توجه به رفع نیازهای مشتری و جلب رضایت آن است. چراکه اگر مشتریان ما رضی باشند امکان حفظ آنان به عنوان مشتریان وفادار بیشتر شده و همانطور که میدانیم هزینه حفظ یک مشتری ، یک پنجم هزینه جذب یک مشتری جدید است. پس در اینجا معنا و مفهوم اصلی بازاریابی پررنگ تر و ملموستر نشان داده شده است و این واژه نباید با معنا و مفهوم قدیمی خود که همانا "فقط فروش" اشتباه گرفته شود.
در بازاریابی هدف اصلی مساله رضایت مشتری است که در جهت نیل به این مهم می بایست به صورت تار و پود شرکت درآید. رضایت مشتری به بخش بزرگ و مهمی از پروند حیات شرکت ها در می آید و همانند فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعاتی و برنامه ریزی استراتژیک، جزء جدانشدنی شرکت می گردد. امروزه توجه اصلی در  بازاریابی نوین به جای اینکه همچون قدیم در جستجوی مشتری برای محصولات تولید شده خود بود به سوی تامین رضایت و ایجاد ارزش برای مشتری است تا به سمت محصول تولید شده یا خدمت قابل ارائه جلب گردد. توجه به تامین نیاز و جلب رضایت مشتریان با رویکرد ایجاد ارزش برای مشتری ، اولین بار در سال ۱۹۷۰ توسط فیلیپ کاتلر با عنوان بازاریابی اجتماعی مطرح شد و با ترکیب مفاهیم مربوط به اصول و فنون بازاریابی تجاری و کاربرد ابزارها و فنون تبلیغات در کنار تغییرات اجتماعی ، اصول این بحث را پایه گذاری نمود. در سال 1970 درحالی که زمزمه هائی راجع به آسیب پذیری محیط شنیده می شد برخی نویسندگان بر بحران مصرف منابع، بدون در نظر گرفتن مصلحت اجتماعی تاکید کردند.

 

نویسندگان:

دکتر روزبه حبیبی استادیار دانشگاه پیام نور  
علی پورجعفر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

 

TMBA چکیده: 
با توجه به افزایش روزافزون رقابت تولیدکنندگان و نیز گسترش بازار مصرف محصولات و خدمات و پیشرفتهای علمی و فنی، فرصتی فراهم است تا کارشناسان امور تجارت و بازاریابی با استفاده از روشهای جدید و امکانات موجود از این وضعیت بهره جسته، با جلب رضایت مشتریان فعلی و بالقوه وضعیتی ایده آل برای سازمان فراهم کنند.
فعالیتهای رفتاری زندگی روزمره ما بصورت چشمگیری متاثر از نقش بازاریابی محیط اطراف ما بوده و در روند زندگی ما نقش بسزایی را ایفا میکند. بی شک، عاملی که بعنوان پل ارتباطی میان فعالان تجاری با مصرف کنندگان می باشد ، فعالیت بازاریابی است. یکی از عواملی که باعث موفقیت در بازاریابی و بازاریاب حرفه ای می شود میزان سرعت، دقت، صحت و فراوانی اطلاعات بازار است. بازاریاب می کوشد تا با روشها و طرق مختلف به جلب رضایت مشتری و در نهایت فروش و سودآوری بیشتر دست یابد. از راههای مختلفی می توان رضایت مشتری را جلب کرد، از جمله: به وسیله کاهش هزینه های خرید مشتری ، صرفه جویی در وقت مشتری از راه خدمت رسانی سریعتر، عرضه محصول طبق خواست مشتری با قیمت مناسب و ...
 یکی از اساسی ترین موانع موجود در سر راه رسیدن به جلب رضایت مشتری ، همانا  توجه به جنبه های مختلف جذب، نحوه ارتباط با مشتریان و در نهایت، امکان حفظ مشتری است. به رغم پیشرفت تکنولوژی و گسترش و بهبود سیستم ها و روش های تولید و افزایش رقبا و تنوع محصولات تولیدی ، بالا رفتن سطح آگاهی مشتریان و بسیاری از عوامل دیگر نیز به این مشکل دامن زده و د نهایت جذب مشتری و مهم تر از آن حفظ و نگهداری آن به عنوان مشتریان وفادار را سرلوحه دغدغه های مدیران امروزی قرار داده است. یکی از ابزارهای مهمی که می تواند در این راه کمک موثری باشد، استفاده از ابزار بازاریابی اجتماعی است. لذا بدین سبب تولیدکنندگان و سازمانها پا به حوزه های جدیدی نهادند که از آن جمله می توان به بازاریابی اجتماعی اشاره نمود. در این حوزه از علم جدید کوشش میگردد که با بهره گیری از علوم و فنون بازاریابی تجاری، در کنار تحقق مقاصد اجتماعی به اهداف حوزه های اجتماعی نیز توجه گردد. بر این اساس مدیران و فعالان بازاریابی می بایست در راستای استراتژیها و راهبردهای بازاریابی سازمان متبوع خود علاوه بر لحظ نمودن خواسته ها و نیازهای مشتریان خود به مسایل و منافع جامعه در کوتاه مدت، میان مدت و بلتند مدت نیز توجه وافری داشته و در اقدامات بازاریابی خود این موضوع را مدنظر قرار دهند.

واژگان کلیدی: بازاریابی ، بازاریابی اجتماعی ، سلامت اجتماعی ، ارزش نام تجاری

 

 

مقدمه:
مقوله فروش به عنوان عاملی اساسی در حیات یک سازمان تولیدی یا تجاری مورد توجه ویژه شرکتها بوده و رشد در آن به منزله احیاء کننده  حیات سازمان و تسریع کننده روند رشد و تضمین کننده تعالی سازمان می باشد. از آنجاییکه  انسانها در زندگی خود با نیازهای بیشماری روبرو هستند لذا فروش به عنوان عاملی در جهت رفع این نیازها می باشد که بازاریابان برای رسیدن به آن و رفع نیازها و خواسته های مشتریان با بهره گیری از علوم و  فنون بازاریابی به تلاش و تکاپو مبادرت می ورزند. البته بسیاری از مردم در تعریف بازاریابی آنرا پیشبرد فروش و تبلیغات تلقی می‌کنند و استدلال می‌کنند که شرکت‌ها همواره به دنبال فروش چیزی به مشتریان هستند. در صورتی که فروش تنها بخش کوچکی از وظایف بازاریابی را تشکیل می‌دهد یکی از مهمترین هدفهای بازاریابی توجه به رفع نیازهای مشتری و جلب رضایت آن است. چراکه اگر مشتریان ما رضی باشند امکان حفظ آنان به عنوان مشتریان وفادار بیشتر شده و همانطور که میدانیم هزینه حفظ یک مشتری ، یک پنجم هزینه جذب یک مشتری جدید است. پس در اینجا معنا و مفهوم اصلی بازاریابی پررنگ تر و ملموستر نشان داده شده است و این واژه نباید با معنا و مفهوم قدیمی خود که همانا "فقط فروش" اشتباه گرفته شود.
در بازاریابی هدف اصلی مساله رضایت مشتری است که در جهت نیل به این مهم می بایست به صورت تار و پود شرکت درآید. رضایت مشتری به بخش بزرگ و مهمی از پروند حیات شرکت ها در می آید و همانند فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعاتی و برنامه ریزی استراتژیک، جزء جدانشدنی شرکت می گردد. امروزه توجه اصلی در  بازاریابی نوین به جای اینکه همچون قدیم در جستجوی مشتری برای محصولات تولید شده خود بود به سوی تامین رضایت و ایجاد ارزش برای مشتری است تا به سمت محصول تولید شده یا خدمت قابل ارائه جلب گردد. توجه به تامین نیاز و جلب رضایت مشتریان با رویکرد ایجاد ارزش برای مشتری ، اولین بار در سال ۱۹۷۰ توسط فیلیپ کاتلر با عنوان بازاریابی اجتماعی مطرح شد و با ترکیب مفاهیم مربوط به اصول و فنون بازاریابی تجاری و کاربرد ابزارها و فنون تبلیغات در کنار تغییرات اجتماعی ، اصول این بحث را پایه گذاری نمود. در سال 1970 درحالی که زمزمه هائی راجع به آسیب پذیری محیط شنیده می شد برخی نویسندگان بر بحران مصرف منابع، بدون در نظر گرفتن مصلحت اجتماعی تاکید کردند.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰



TMBA چکیده:
مقدمه: استان مازندران از استان های مهم در تولید و صادرات کیوی در کشور است و در این میان شهرستان های تنکابن و رامسر به عنوان بزرگ ترین مرکز تولید کیوی در استان به شمار می رود. با توجه به اهمیت محصول کیوی از نظر ارزش غذایی، درامدزایی و اشتغال باغداران و نیز صنایع تبدیلی منطقه، بررسی اثرات اقتصادی بازاریابی کیوی در شهرستان تنکابن و رامسر مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها:  به همین منظور شاخص های بازاریابی از جمله تعیین حاشیه ها و سهم عوامل بازاریابی، کارایی بازار و ضریب هزینه بازاریابی مورد محاسبه قرار گرفت. و جهت بررسی سهم عوامل تاثیر گذار بر حاشیه بازاریابی مدل مارک آپ مورد برازش قرار گرفت. بدین منظور 67 تولید کننده، 31 عمده فروش، 36 خرده فروش و 10صادر کننده طی سال زراعی 1391 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها (نتایج): . نتایج تحقیق نشان داد که در شهرستان تنکابن و رامسر عملیات مختلف بازاریابی از قبیل درجه بندی، بسته بندی و حمل و نقل به صورت دستی و سنتی انجام می گیرد. نتایج مربوط به حاشیه  بازاریابی نشان داد که حاشیه بازاریابی به ازای هر کیلوگرم کیوی6191 ریال است که نسبت بالایی بوده و حاشیه خرده فروشی، بیشتر از حاشیه عمده فروشی است. سهم عوامل بازاریابی (تولید کننده، عمده فروش و خرده فروش) از قیمت نهایی مصرف کننده نیز به ترتیب 7/63، 10 و 3/26 درصد محاسبه گردید. ضریب هزینه بازاریابی 44/26 درصد بدست آمد و میزان کارایی محصول 61/147 درصد محاسبه شد که بیانگر وجود ناکارایی بر بازارکیوی در شهرستان تنکابن و رامسر است. نتایج برازش تابع حاشیه بازاریابی براساس الگوی مارک آپ نشان داد که هزینه های بازاریابی و قیمت خرده فروشی بر حاشیه بازاریابی اثر معنی دار آماری داشته است.

مقدمه:
هر چند امر بازاریابی به عنوان رویکردی مصرف کننده گرا با هدف ارائه خدماتی بهتر از رقبا در جهت جلب رضایت مصرف کنندگان از دیر باز مطرح بوده، ولی با وجود این بازاریابی به عنوان  شاخه ای از دانش اقتصادی با گسترش مبادلات، تنوع در ارایه کالا ها و همچنین افزایش عرضه کنندگان در دهه های اخیر اهمیت بیشتری یافته است. در ایران نیز با توجه به گسترش  شهر نشینی در دهه های اخیر و گذار کشاورزی از حالت سنتی به مرحله نوین و در نتیجه با افزایش سهم محصولات عرضه شده به بازارمصرف از کل محصولات تولیدی، این موضوع اهمیت فزاینده هی یافته است.(محمدی کانی گلزار و همکاران، 1379). 
ایران بعد از کشورهای نیوزیلند، شیلی و یونان رتبه چهارم از نظر سهم صادرات محصول کیوی را در جهان به خود اختصاص داده است. صادرات کیوی در ایران عملاً از سال 1366 آغاز شده و همچنان دارای روند صعودی است. در سال های اخیر سالیانه بین 15 تا 20 هزار تن کیوی صادر می شود که این میزان تنها 30% از کل محصول تولید شده می باشد که به دلیل عدم برخورداری از امکانات مناسب در این بخش قابلیت صادرات این محصول در ایران پایین آمده است. مشکلات و راهکارها: بر طبق تحقیق هایی که انجام شده اراضی زیرکشت کیوی هر کشاورز (به عنوان یک واحد بهره برداری) در سطح بهینه نبوده و هر واحد تولیدی کمتر از میزان بهینه (2/11 هکتار) از زمین بهره مند بوده است. بسیاری از بهره برداران در سطوح پایین تر از حد بهینه زمین فعالیت می کنند. تعداد بهینه درخت کیوی در هر هکتار معادل 402 اصله نهال براورد شده در حالی که کاشت نهالها در هر واحد تولیدی بیش از حد بهینه بوده است. بنابراین توصیه می شود نهادهای مربوط شرایطی فراهم کنند تا کشاورزان به احداث باغهای کیوی در مساحتهای بین 10-12 هکتار اقدام کنند و همچنین تعداد نهالها را در هر هکتار به سطح بهینه تعیین شده کاهش دهد. کیوی کاران از نظر میزان مصرف کود و سم بررسی آفات تغذیه و اصلاح باغ ها نیاز به کار تحقیقاتی و ارائه نظرات کارشناسی دارند که نبود یک مرکز تحقیقاتی خسارتهای زیادی به کیوی کاران وارد کرده است (آمارنامه جهاد کشاورزی، 1390)

(مطالعه موردی: تنکابن و رامسر)

 

نویسندگان:

عزیزاله پهلوانی
کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی، عضو سازمان نطام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، مازندران، ایران 
azizpahlevani@gmail.com
رسول آمی سما
کارشناس ارشد مدیریت کشاورزی، محقق بخش اقتصادی مؤسسه تحقیقات مرکبات کشور، رامسر، ایران
فرشید علی پور دهکی
کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی، مدرس دانشگاه، مازندران، ایران
farshidalipour20@gmail.com

 

TMBA چکیده:
مقدمه: استان مازندران از استان های مهم در تولید و صادرات کیوی در کشور است و در این میان شهرستان های تنکابن و رامسر به عنوان بزرگ ترین مرکز تولید کیوی در استان به شمار می رود. با توجه به اهمیت محصول کیوی از نظر ارزش غذایی، درامدزایی و اشتغال باغداران و نیز صنایع تبدیلی منطقه، بررسی اثرات اقتصادی بازاریابی کیوی در شهرستان تنکابن و رامسر مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها:  به همین منظور شاخص های بازاریابی از جمله تعیین حاشیه ها و سهم عوامل بازاریابی، کارایی بازار و ضریب هزینه بازاریابی مورد محاسبه قرار گرفت. و جهت بررسی سهم عوامل تاثیر گذار بر حاشیه بازاریابی مدل مارک آپ مورد برازش قرار گرفت. بدین منظور 67 تولید کننده، 31 عمده فروش، 36 خرده فروش و 10صادر کننده طی سال زراعی 1391 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها (نتایج): . نتایج تحقیق نشان داد که در شهرستان تنکابن و رامسر عملیات مختلف بازاریابی از قبیل درجه بندی، بسته بندی و حمل و نقل به صورت دستی و سنتی انجام می گیرد. نتایج مربوط به حاشیه  بازاریابی نشان داد که حاشیه بازاریابی به ازای هر کیلوگرم کیوی6191 ریال است که نسبت بالایی بوده و حاشیه خرده فروشی، بیشتر از حاشیه عمده فروشی است. سهم عوامل بازاریابی (تولید کننده، عمده فروش و خرده فروش) از قیمت نهایی مصرف کننده نیز به ترتیب 7/63، 10 و 3/26 درصد محاسبه گردید. ضریب هزینه بازاریابی 44/26 درصد بدست آمد و میزان کارایی محصول 61/147 درصد محاسبه شد که بیانگر وجود ناکارایی بر بازارکیوی در شهرستان تنکابن و رامسر است. نتایج برازش تابع حاشیه بازاریابی براساس الگوی مارک آپ نشان داد که هزینه های بازاریابی و قیمت خرده فروشی بر حاشیه بازاریابی اثر معنی دار آماری داشته است.

واژگان کلیدی:  بازاریابی، حاشیه بازار، کارایی، کیوی ، الگوی مارک-آپ، تنکابن و رامسر

 

 

مقدمه:
هر چند امر بازاریابی به عنوان رویکردی مصرف کننده گرا با هدف ارائه خدماتی بهتر از رقبا در جهت جلب رضایت مصرف کنندگان از دیر باز مطرح بوده، ولی با وجود این بازاریابی به عنوان  شاخه ای از دانش اقتصادی با گسترش مبادلات، تنوع در ارایه کالا ها و همچنین افزایش عرضه کنندگان در دهه های اخیر اهمیت بیشتری یافته است. در ایران نیز با توجه به گسترش  شهر نشینی در دهه های اخیر و گذار کشاورزی از حالت سنتی به مرحله نوین و در نتیجه با افزایش سهم محصولات عرضه شده به بازارمصرف از کل محصولات تولیدی، این موضوع اهمیت فزاینده هی یافته است.(محمدی کانی گلزار و همکاران، 1379). 
ایران بعد از کشورهای نیوزیلند، شیلی و یونان رتبه چهارم از نظر سهم صادرات محصول کیوی را در جهان به خود اختصاص داده است. صادرات کیوی در ایران عملاً از سال 1366 آغاز شده و همچنان دارای روند صعودی است. در سال های اخیر سالیانه بین 15 تا 20 هزار تن کیوی صادر می شود که این میزان تنها 30% از کل محصول تولید شده می باشد که به دلیل عدم برخورداری از امکانات مناسب در این بخش قابلیت صادرات این محصول در ایران پایین آمده است. مشکلات و راهکارها: بر طبق تحقیق هایی که انجام شده اراضی زیرکشت کیوی هر کشاورز (به عنوان یک واحد بهره برداری) در سطح بهینه نبوده و هر واحد تولیدی کمتر از میزان بهینه (2/11 هکتار) از زمین بهره مند بوده است. بسیاری از بهره برداران در سطوح پایین تر از حد بهینه زمین فعالیت می کنند. تعداد بهینه درخت کیوی در هر هکتار معادل 402 اصله نهال براورد شده در حالی که کاشت نهالها در هر واحد تولیدی بیش از حد بهینه بوده است. بنابراین توصیه می شود نهادهای مربوط شرایطی فراهم کنند تا کشاورزان به احداث باغهای کیوی در مساحتهای بین 10-12 هکتار اقدام کنند و همچنین تعداد نهالها را در هر هکتار به سطح بهینه تعیین شده کاهش دهد. کیوی کاران از نظر میزان مصرف کود و سم بررسی آفات تغذیه و اصلاح باغ ها نیاز به کار تحقیقاتی و ارائه نظرات کارشناسی دارند که نبود یک مرکز تحقیقاتی خسارتهای زیادی به کیوی کاران وارد کرده است (آمارنامه جهاد کشاورزی، 1390)

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰



تا

TMBA چکیده:
در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از بازاریابی محتوایی، راهکاری در جهت معرفی و بهبود فروش فرش دستباف ایرانی ارائه شود. لذا در این راستا به بررسی تعاریف بازاریابی، تعریف بازاریابی محتوایی و اهداف آن، تعریف و شناخت کلی فرش دستباف ایران، بررسی بازاریابی فرش دستباف ایران بر اساس آمیخته بازاریابی، راهکاری برای معرفی و بهبود فروش فرش دستباف ایرانی با توجه به اصول و اهداف بازاریابی محتوایی پرداخته می شود. به گونه ای که به ابعاد هنری، اصالت هنری و تاریخی آن لطمه ای وارد نشود و نهایتا پس از بررسی مراحل ذکر شده راهکاری برای معرفی و بهبود این هنر دستی با توجه به بازاریابی محتوایی ارائه گردید. تا کنون مقاله ای در مورد استفاده از بازاریابی محتوایی در جهت معرفی و بهبود فروش فرش دستباف ایرانی و مشابه آن منتشر نشده که ضرورت کار تحقیقاتی بیشتر را بر روی این موضوع نشان می دهد. طبق نتایج به دست آمده و با توجه با اینکه فرش دستباف، یکی از صنایع سنتی و حاصل ذوق هنری بشر است و نمی توان در بازاریابی و مواجهه با مشتریان آن، مانند محصولات صنعتی که حاصل یک فرایند تولید انبوه و ساخته ماشین است، عمل نمود در نتیجه نگارنده با توجه به ضریب بالا نفوذ اینترنت در ایران استفاده از راهکارهای بازاریابی محتوایی را با توجه به ویژگی های شاخص فرش دستباف ایرانی در غالب طراحی سایت و استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان مکمل آن، برای معرفی و بهبود فروش فرش دستباف پیشنهاد می دهد.

 

مقدمه:
نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه‌های منحصر به فرد به شمار می‌رود. شماری از فرش‌های دست بافت ایرانی، در زمره برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله‌های دنیای جدید و دغدغه‌های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه‌ یک ایرانی بدون فرش، خانه‌ای بی روح و خالی جلوه می‌کند و این نمونه های کم نظیر، پیوند یک قوم با هنر ملی خود است.
بررسی ها نشان می دهد که بازاریابی فرش دستباف در ایران به صورت علمی دنبال نمی شود و هنوز جنبه سنتی دارد و پس از تولید فرش برای یافتن مشتریان اقدام می شود. در ضمن تحقیقات اندکی در زمینه بازاریابی فرش دستباف در ایران انجام شده است. به کاستی هایی از قبیل کمبود اطلاعات روزآمد در مورد خواسته و گرایش های مصرف کنندگان، فقدان برنامه ریزی استراتژیک برای صادرات فرش،کاهش کیفیت،ضعف تبلیغات، ضعف مدیریت و خلا برنامه ریزی برای شناسایی سلایق کشورها و ملت های مختلف، نبود آشنایی با بازارهای هدف و ضعف در مشارکت یا برپایی نمایشگاه های فرش دستباف اشاره کرده است. تبلیغات و بازاریابی که در مورد فرش دستباف ایران انجام می شود کماکان سنتی است و مناسب بازارهای جهانی نیست و این در حالی است که فرش دستباف ایران به دلیل آنکه از دیرباز مورد معامله قرار می گرفت نیازمند تبلیغاتی است که بتواند جایگاه رفیع آن را حفظ کند ( صحت؛ 1389 ). لذا در این پژوهش برآنیم که ویژگی های شاخص فرش دستباف ایرانی را با توجه به سه هدف اصلی بازاریابی محتوایی که شامل: تولید محتوای کافی، تولید محتوای گیرا، و  تولید محتوای متفاوت است، معرفی شود و راهکاری در خصوص بهبود فروش این هنر صنعت دستی ارائه گردد.

 

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

 

مبحث بازاریابی بنادرو شرکتهای خدمات دریایی و بندری فعال درآن با بازاریابی های کالاهای تجاری از جنبه های مختلف متفاوت است. بنادر وشرکتهای خدماتی فعال درآن با حدودا ۲۰ نوع مشتری در ارتباط متقابل هستند که عبارتند از صاحبان کالاها ، خطوط کشتیرانی ها اعم از کانتینری ، فله ، نفتی ، مسافری ، شرکت های حمل ونقل جاده ای ، ریلی ، هوایی و غیره که هرکدام انتظارات و درخواست های خاص خود را از شرکتهای خدمات بندری و دریایی فعال در بنادر دارند. لذا شناخت و پاسخ گویی به آنها از اهمیت زیادی در مباحث بازاریابی دارد. با عنایت به تعریف بازاریابی که همانا تحلیل نیازهای مشتریان ، طراحی محصولات و فرایندهایی که به آن نیازها پاسخ دهد و مشتریان را از وجود محصولات و فرایندها آگاه سازد ، مشخص می گردد واحد بازاریابی شرکتهای خدمات بندری چه وظیفه سنگین و مهمی را بر عهده دارد.

 

امروزه شرکتهای خدمات بندری موفق دارای تیم و چارت سازمانی و نیروی انسانی متخصص و بودجه کافی جهت فعالیت های بازاریابی بندری می باشند که به  جرات  می توان ادعا کرد که عملکرد بندر وشرکتهای فعال درآن در جذب کشتی و کالا به میزان قابل ملاحظه ای به فعالیت و میزان کارایی آنها بستگی دارد. به عنوان نمونه اینکه در بندر سنگاپور ۲۰۰ خط کشتیرانی جهان در تردد هستند که حجم بسیار بالایی از کالاهای مختلف توسط شرکتهای فعال در آن عملیات استریپ و استافینگ را انجام میدهند، یا اینکه سالیانه در بندر رتردام  هلند در حدود ۴۵۰ میلیون تن انواع کالاها تخلیه و بارگیری (به طبع آن عملیات استریپ و استافینگ) می گردد. قطعا فعالیت های بازاریابی بندری بین المللی قوی ، نظام یافته و مستمری برای جذب و نیز حفظ آنها انجام شده است. در جاده منتهی به بندر آنتورپ بلژیک تابلوهای بزرگی با این نوشته ها " آیا می دانستید که این بندر برای ۲۰هزار نفر شغل ایجاد نموده "  و یا اینکه " این بندر به میزان ۱۰درصد در GDP  اقتصاد کشور نقش دارد"  ، توجه همگان را معطوف نموده که هدف برجسته نمودن نقش بندر وشرکتهای خدمات بندری در اقتصاد آن کشور هستند.

 

مقدمه:

رشد و پیشرفت تکنولوژی موجب شده که سازمانها اغلب بتوانند محصولات و خدمات خود را با کیفیت بالا و قیمت پایین به مشتریان ارائه دهند، به همین دلیل اگر از دیدگاه یک شرکت خدمات بندری و دریایی نگاه کنیم، تنها از طریق فناوری پیشرفته و مدرن یا قیمت ارزان تر نمی‌توان به مزیت رقابتی پایدار دست یافت. در این شرایط مشتری تنها مزیت رقابتی قابل اتکا برای سازمانها محسوب می گردد.
 امروزه مشتریان نقش کلیدی و بسیار مهم را در عرصه اقتصادی دنیا ایفا می‌کنند زیرا افزایش آگاهی همه جانبه آنان نسبت به بازار محصولات و دسترسی به اطلاعات فراوان و کانالهای متنوع ارائه خدمات جهت انتخاب یک شرکت ارائه کننده خدمات سبب شده تا وفاداری کمتری نسبت به تأمین کنندگان خود نشان دهند و به همین علت مسئله چگونگی برقراری ارتباط با مشتریان و حفظ دراز مدت این ارتباط از جمله مهمترین مسائل مؤثر در دوام و ثبات شرکتها در عرصه رقابت و سودآوری بیشتر آنان می‌باشد. در بازاریابی سنتی موفقیت دستیابی سهم از بازار بود ولی در بازاریابی مدرن ملاک سهم از مشتری به ویژه مشتری ماندگار، است. محصولات می آیند و میروند ولی آنچه که امروز برای سازمانها ارزش می‌آفریند ایجاد رابطه مستمر با مشتری است و سازمانهای موفق تنها سازمانهایی هستند که قادرند تا مشتریان تمام عمر برای خود ایجاد کنند. به طوری که تحقیقات نشان می‌دهد پاره ای از شرکتهای بسیار موفق از نرخ بالای 90 درصدی ماندگاری مشتریان خود برخوردار هستند. تلاش این سازمانها نه تنها جلب و پدیدآوردن مشتری است، بلکه مهمتر از آن مایلند تا او را در تمام عمر برای خود نگاه دارند. در یک بازار رقابتی در جایی که اندیشه سنتی از وفاداری مشتری دچار تحول شده است خوب یا بد، خدمات به مشتریان به سمت پیچیدگی میل میکند مدیریت ارتباط با مشتری میتواند به طور مؤثری خدمات مشتریان را بالا ببرد و حفظ مشتریان را تضمین کند. مدیریت ارتباط با مشتریان یک راهبرد جامع و فرایندی از انبار، مدیریت و اشتراک داده با مشتریان کلیدی برای خلق ارزشهای عالی برای شرکت و مشتریان می‌باشد.

 

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

شبکه‌های اجتماعی تحول عظیمی را در عرصه کسب و کار و بازاریابی اینترنتی ایجاد نموده اند. امروزه فعالیتهای بازاریابی و کسب ‌وکار در رسانه های اجتماعی امری اجتناب‌ناپذیر است؛ حضوری که بر اساس حضور افراد در شبکه‌های اجتماعی صورت گرفته است. زیرا هرجا که مخاطب یا کاربر حضور داشته باشد، فعالیتهای تجاری و بازاریابان ناچارند به سراغ آنها بروند تا سودآوری خود را تامین کنند.امروزه فعالیتهای تجاری به اهمیت بازارهای آنلاین پی برده اند ، همین امر باعث میشود که شبکه های اجتماعی روز به روز شلوغ تر شوند. در این بازار شلوغ صاحبان تجارت های کوچک ناگزیر از رقابت با شرکتهای های بزرگ هستند و تولید محتوای مفید یکی از راه های جلب توجه و اعتماد مخاطبان و کاربران است . اهمیت تولید محتوای مناسب وقتی بیشتر می شود که موضوع جذب مشتری در شبکه های اجتماعی مطرح است . بازاریابی موفق در شبکه های اجتماعی یعنی تولید محتوائی که مصرف کنندگان را درگیر کند و آنها را برای جذب و واکنش نشان دادن به محتوا تحریک کند.


بازاریابی محتوا در واقع نوعی از بازاریابی است که به فرایند تولید و به اشتراک گذاری محتوایی که باعث حفظ مشتریان قبلی و بدست آوردن مشتریان جدید می پردازد. بازاریابی محتوا به روشهای مختلف تعریف و استفاده می گردد، یکی از تعاریف رایج برای بازاریابی محتوا تکنیک خلق و پخش کردن محتوای جذاب، ارزشمند و مرتبط با نیاز مشتری و یا مخاطب هدف می باشد. بازاریابی محتوا به خلق محتوای جذاب در حوزه هایی تفریحی، علمی، سرگرمی و ... می پردازد. بازاریابی محتوایی با کیفیت است که منجر به حل مشکل مردم شود. ماهیت این استراتژی محتوایی این باور است که اگر ما به عنوان یک کسب و کار، به خریداران اطلاعات نامتناقض، مداوم و ارزشمند تحویل دهیم، این خریداران در آخر با انجام خرید و وفاداری به ما پاداش خواهند داد. بازاریابی محتوا دو تفاوت عمده نسبت به تبلیغات دارد. اول اینکه محتوا را در رسانه های تحت مالکیت خود پخش خواهد نمود. چنانچه این محتوا در رسانه ای که خریداری شده پخش شود به آن تبلیغات گفته می شود. دوم اینکه استراتژی بازاریابی محتوا بیشتر جذب کننده است تا تهاجمی، محتوا هرگز مزاحمت ایجاد نمی‌کند بلکه باعث جذب افراد می گردد. همچنین بازاریابی محتوا رابطه علت و معلولی ندارد و همچنین اندازه گیری نتایج معمولاً کار دشواری است. بازاریابی محتوا یکی از ابزارهای متنوعی است که به وسیله آن می توان پیام را به مشتری ارسال کرد و آنها را برای خرید متقاعد نمود.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰


محیط کسب و کار امروز به شدت تحت تأثیر رقابت میان شرکتها و تغییرات سریع تکنولوژی و تغییرمداوم خواسته ها و نیازهای مشتریان است. با افزایش روز افزون رقابت، و تنوع نیازها و خواسته های مشتریان سازمان باید به فکر دستیابی به مزیت های رقابتی باشند. ایجاد و حفظ مزیت رقابتی، مستلزم شاستگی هایی است که با تکیه بر قابلیت های سازمان، برای مشتریان ارزش ایجاد می کند. از عومل مهمی که می تواند موجب ارتقای عملکرد شرکتها شود، قابلیت بازاریابی است. قابلیت بازاریابی  شرکت را قادر می سازد تا ارزش افزوده ای برای کالا و خدمات بدست آورده و خود را با تقاضای رقابتی تطبیق دهد. این مقاله قصد دارد تا به اهمیت قابلیت بازاریابی بپردازد. در این مقاله ابتدا مفهوم قابلیت بازاریابی شرح داده شده و سپس به اهمیت آن در شرکتها پرداخته می شود.



 

 


بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی -اجتماعی تعریف می‌شود که بوسیله آن افراد و گروه‌ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواسته‌های خود اقدام می‌کنند. واژه بازاریابى نباید به معنى قدیمى آن، یعنى صرفاً فروختن، معنى و تعبیر گردد. معناى جدید این واژه همانا تأمین نیازهاى مشترى است. شرکت‌هاى امروزى با رقابت شدید و فزاینده‌اى روبه‌رو هستند و پاداش از آن شرکتى خواهد بود که بتواند به بهترین نحو ممکن، خواست‌هاى مشترى را درک و بالاترین منفعت را براى مشتریان هدف خود تأمین کند. در محدوده بازار، این مهارت‌هاى بازاریابى است که شرکت‌هاى حرفه‌اى را از شرکت‌هاى غیرحرفه‌اى تفکیک مى‌کند. مزیت رقابتی در بلند مدت برای شرکتی ایجاد می شود که دارای شایستگی و قابلیتهایی هستند که برتر از رقبا می باشد.
به جهت ماندگاری و کسب مزیت رقابتی پایدار، سازمان ها باید سازو کارهای لازم برای بهبود مستمر محصولات، خلق محصولات و بازارهای جدید و بهره برداری سریع از فرصت ها را فراهم سازند. فرصتهای فراروی شرکت برای حفظ مزیت رقابتی به وسیله قابلیتهای آن تعیین می‌گردد. یک قابلیت یا شایستگی متمایز را می توان به عنوان یک ویژگی مهم توصیف کرد که موجب برتری شرکت و سازمان می شود. 
در طول دهه های گذشته، تلاش شده است تا ارتباطات بین محیط صنعت و قابلیت شرکت را برای ایجاد فعالیت ها، بررسی کنند. یکی از این رویکردها در این حوزه، رویکرد «رقابت موجب صلاحیت می شود است» که این رویکرد پیشنهاد می کند که همان گونه که شرکت ها یاد می گیرند چطور بر چالش های خاص رقابتی غلبه کنند، آنها به طور بالقوه قابلیت های ارزشمند را توسعه می دهند. این قابلیت ها به نوبه ی خود، می توانند مزایای رقابتی مهمی داشته باشند- مزایایی که در اختیار شرکت ها نیست، که شرکت ها مجبور نیستند با توسعه قابلیت های مرتبط، نسبت به خطرات رقابتی واکنش نشان دهند


محمد مروجی

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

با وجود این‏که موبایل به عنوان ابزاری کارآمد و اثربخش به شمار می‌رود، توجه نسبتاً کمی به عوامل مؤثر و مشخص‏کننده سطح پذیرش فناوری‌ موبایل بخصوص بازاریابی موبایلی توسط مشتریان در شرکتها گردیده است. بنابراین درک بهتر عوامل مؤثر بر تصمیمات فردی بر پذیرش یا رد این فناوری یک ضرورت محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر پذیرش بازاریابی موبایلی از سوی مشتری (مطالعه موردی مشتریان استفاده کننده از بازاریابی موبایلی در بانک ملت استان کردستان)می باشد.تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی ودرزمره مطالعات میدانی قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مشتریانی هستند که از خدمات بازاریابی بهره مند می گردند می باشد. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه ای که منعکس کننده نکته ها و مباحث کلیدی در مورد ابعاد پذیرش فناوی موبایلی در بازاریابی می باشد. استفاده شده است.برای آزمون فرضیه هااز ضریب همبستگی پیرسون و برای اولویت بندی بین متغیرها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده گردید. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که بین عوامل موثر بر بازاریابی موبایلی و گرایش مشتریان به استفاده از آن رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.پیشنهادات حاصل از نتایج پژوهش عبارتند ازتلاش در جهت افزایش منافع و مزایای حاصل از بازاریابی موبایلی و نیز آگاهی دادن به منافع و مزایای آن، تسهیل و آسان نمودن استفاده از بازاریابی موبایلی از طریق ایجاد زیر ساخت های مخابراتی،همخوان نمودن سیستمهای ارائه شده در بازاریابی موبایلی با نیاز شغلی مشتریان ،ایجاد تصویر مثبت از استفاده کنندگان خدمات بازاریابی موبایلی، ارائه تبلیغات از طریق گروههای مرجع مانند دوستان ، آشنایان برای افزایش تمایل به استفاده از بازاریابی موبایلی ونهایت آزمون پذیری و اختیاری بودن استفاده از خدمات بازاریابی موبایلی.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

پیشبرد فروش تعریفی از بازاریابی است که مردم می شناسند. شرکتها همواره به دنبال فروش چیزی به مشتریان هستند، اما در واقع حتی اگر هدف نهایی فروش باشد، وظایف دیگری نیز وجود دارد که موجب تحقق و توسعه می شوند. لذا مدیران شرکتها و سازمانها ناگزیرند در تبیین اهداف و خط مشیهای بازاریابی، عوامل مهمی نظیر نیازها و خواسته های مشتریان و مصرف کنندگان و منافع جامعه را در کوتاه مدت و بلندمدت در نظر بگیرند که به تعبیری همان مفهوم بازاریابی اجتماعی است. بازاریابی اجتماعی اولین بار در دهه 1970 توسط فیلیپ کاتلر، مطرح شد. او با ترکیب مفاهیم مربوط به تغییرات اجتماعی و بازاریابی تجاری و فنون تبلیغات، اصول این بحث را پایه گذاری کرد. رسالت اصلی بازاریابی اجتماعی تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی و انسانی است. در بازاریابی اجتماعی کسب سود و منافع شخصی اولویت اصلی به شمار نمی رود. بعبارت دیگر، تأکید بازاریابی اجتماعی تنها ارضای نیازها و خواسته های افراد اجتماع از طریق فرآیند مبادله و داد و ستد نیست، بلکه تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار افراد در اجتماع است.

محمد مروجی

  • محمد مروجی