Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی

Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی


امروزه بازاریابی به عنوان یک علم مورد نیاز در فعالیت های اقتصادی شناخته شده است. این دانش در عصر حاضر شکل جدیدی پیدا کرده است و از روش های سنتی به روش های جدید و متناسب با علم روز یعنی بازاریابی اینترنتی گرایش پیدا کرده است. حضور اینترنت و پیشرفت سریع آن به داخل کشورها و عدم توجه به موقعیت های زمانی و مکانی جنبه مثبت بازاریابی اینترنتی را برحسته می کند. البته برخی سو استفاده ها از این نوع بازاریابی گاه موجب می شود جنبه های مثبت این نوع بازاریابی تحت الشعاع جنبه منفی قرار بگیرد و استفاده از آن را مورد تردید قرار دهد.
متاسفانه در کشور ما به علت عدم برخورداری از دانش بازاریابی در حد کافی، گاهی اوقات بی توجهی به اصول اخلاقی در این نوع بازاریابی ، کم تجربگی مدیران شرکت ها و موسسات ، عدم پاسخگویی موسسات به مشکلات بوجود آمده در اثر غلو در تبلیغ توسط بازاریابان ، عدم اعتماد مردم به این نوع بازاریابی ، مسئله اعتبار حقوقی در بازاریابی اینترنتی ، عدم گسترش اینترنت در همه نقاط کشور ، پایین بودن سرعت اینترنت و ... بازاریابی اینترنتی در ایران جایگاه خود را نیافته است و جامعه از جنبه های مثبت آن کمتر بهره مند می شود
محمد مروجی

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصرف کننده نهایی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰



TMBAچکیده:


تحولات سریع اقتصادی ، بحرانها و پیدایش انواع شرکتها و موسسات جدید در مناطق مختلف سبب شده که سازمانها بدنبال راه و روشهایی باشند که بتوانند به حیات خود در دنیای رقابتی امروز ادامه دهند. در مباحث مدیریت بازار یکی از مهمترین ابزارها بحث تبلیغات می باشد و اهمیت آن در دستیابی به اهداف از پیش بینی تعیین شده غیر قابل انکار می باشد. برای سازمانهای دولتی  با توجه به اینکه بحث خصوصی سازی در آینده نزدیک بیشتر سازمانهای دولتی را کوچکتر و یا حذف خواهدکرد داشتن برنامه در این راستا بسیار حیاتی می باشد تا اثرات این موضوع به یکباره اثرات سوئی بر سازمانها نداشته باشد. افزایش دانش مصرف کننده از طریق ابزاری چون تبلیغات می تواند بسیار راهگشا باشد. به دلیل درک اهمیت تاثیر  تبلیغات بر افزایش دانش مصرف کنندگان شرکت ملی نفت در مورد سه محصول این شرکت(بنزین، روغنهای موتوری و صنعتی) این تحقیق با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه بر حسب طیف لیکرت به پیمایش در جامعه آماری مورد پژوهش شکل گرفته و به بررسی اثرات هریک از متغیرهای تبلیغی بر دانش مصرف کنندگان پرداخته است. کار تحلیل داده ها را با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمونهای خی دو، دوجمله ای انجام دادیم و  در نهایت برای رتبه بندی هر یک از روشها از آزمون فریدمن استفاده کردیم. نتایج بدست آمده نشان داد که همه روشها تبلیغاتی تلویزیونی،رادیوئی،مطبوعاتی و از طریق تابلوها بر افزایش دانش تاثیر داشته است اما میزان تاثیرات متفاوت بوده است که نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد میزان تاثیر با رتبه بندی تلویزیونی، مطبوعاتی، رادیوئی و تابلوها می باشد.


مقدمه:


در دنیای رقابتی امروز، بازاریابی برای هر نوع حرکت آگاهانه و هدفمند در بازار ضروری بوده بطوری که نقش آن در آغاز و انجام تمامی تلاش ها از جمله تولید محصولات و ارائه خدمات مطلوب به جامعه به وضوح قابل مشاهده است. از طرف دیگر، در عصر حاضر که مفاهیم ارتباطات، رقابت، مشتری گرایی و . . . باهم پیوند خورده است، تبلیغات به عنوان عنصری از آمیخته بازاریابی، نقش محوری در حفظ و بقاء سازمان ها، با شناساندن و معرفی محصولات، ایفا می کند. به عبارتی دیگر، تبلیغات یکی از ابزارهای شناخته شده بازاریابی برای گسترش نفوذ در بازار و عامل مهم مصرف محصولات است (خواجه زاده، 1383). تبلیغ باعث تغییراتی در نگرش ، دانش و رفتار مخاطبین می شود. آگاه سازی ، ترغیب ، تشویق ، یادآوری ، تحکیم روابط و تسریع و ترویج مبادلات از جمله وظایف گوناگون تبلیغات است. با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمانها می توان تغییراتی در بودجه تبلیغاتی ، شکل محتوای پیام ها و نوع رسانه ها و کانالهای ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به عمل آورد تا تبلیغات مفیدتر و مؤثرتر از گذشته صورت گیرد. مؤسسات برای نیل به اهداف و مقاصد خود که همان به دست آوردن حداکثر سود می باشد از منابع مختلفی استفاده می کنند که یکی از منابع مهم تبلیغات است. سازمانهای دولتی و شرکتها هم از این امر مستثنی نمی باشند.ولی مساله اصلی در اینجا می باشد که اثرات این تبلیغات برای فرایندهای مختلف چگونه می باشد به عبارت ساده تر،مساله اصلی ما در بحث اثربخشی این تبلیغات است.اگرسازمانها با ارزبابی مداوم اثرات تبلبغات بتوانند اثرات و اثربخشی انرا درذهن مشتریان ارزیابی کنند می توانند در برنامه های تبلیغی آینده خود هدفگیری را بهتر انجام دهند تا اینکه عملکرد بهتری داشته باشند و درنهایت این عملکرد بهتر به بقا در رقابت شدید در بازار امروز منجر شود.


  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

انگیزة مصرف کننده برای دستیابی به هدفی خاص، تحت تاثیر تلاشی است که وی صرف دستیابی به آن کالا یا خدمت می‌کند. هر قدر مصرف کننده بیشتر اعتقاد داشته باشد که کالا یا خدمتی خاص برای ارضای وی مناسبتر است، انگیزة بیشتری برای دستیابی به آن خواهد داشت. درگیری عبارت است از میزان اهمیتی که فرد برای یک محصول و مزایای آن در یک موقعیت خاص قایل است. درگیری تابعی ازشخص،محصول و موقعیت است. ترکیبی از این موارد در زمانهای متفاوت می‌تواند بر انگیزة مصرف کننده در دریافت اطلاعات مرتبط با محصول متفاوت باشد. زمانی که مصرف کنندگان قصد انجام کاری را دارند که نیازشان را برآورده سازد انگیزة لازم برای دریافت و پردازش هر گونه اطلاعاتی را که دستیابی به هدف را برای آنها میسر سازد دارند. در حالی که یک فرد دیگر ممکن است خود را برای دستیابی به همان اطلاعات به زحمت نیندازد زیرا به نظر او این اطلاعات با نیازش ارتباطی ندارد .دلیل اولیه برای اهمیت مبحث درگیری این است که تعیین کننده اصلی میزان تلاش فرد برای تصمیم گیری در هنگام خرید میباشد.

مفهوم درگیری بحثی است که نظرات زیادی در خصوص آن ارائه شده و مدتهاست از کاربردهای آن در انواع تبلیغات در رسانه های مختلف استفاده می شود.

آشناترین بحث به مفهوم درگیری،  در تبلیغات مطرح شده اما در این مقاله سعی شده است تا ادبیات نظری بحث درگیری مورد مطالعه قرار گیرد و تعاریف گوناگونی که برای این مفهوم علاوه بر تبلیغات  ارائه شده مورد بررسی قرار گیرد.

فهم درست و دقیق مفهوم درگیری و توانایی اندازه گیری آن این امکان را برای محققین و شرکتها فراهم می کند تا بتوانند استراتژی های مناسبی در آمیخته بازاریابی خود داشته باشند و کمپینهای پروموشن مفید تری ارائه نمایند.

 

مقدمه : 
تولیدکنندگان جهان برای رساندن محصول به مصرف کننده در بازارهای نوظهور، نیاز به استراتژی هایی برای بررسی و هدایت چشم اندازهای خرده فروشی هم سنتی و هم مدرن دارند.
تلاش چند ملیتی و جهانی برای رساندن تولیدات به مصرف کننده در بازارهای نوظهور، با استراتژی های گیج کننده و چالش های عملی فوق العاده زیادی مواجه است. از یک طرف باید با خرده فروشی های سنتی دست و پنجه نرم کنند: مغازه های آشفته و بی نظم، باجه ها و کیوسک ها، دست فروش ها و دیگر خرده مالکانی که به مصرف کنندگان اطراف اندکی از هر چیز را عرضه می کنند. خواه خواربار باشد یا کالاهای شناخته شده ای مثل وسایل کوچک برقی و تولیدات مرتبط با سلامت شخصی. از طرف دیگر این بازارهای چند ملیتی که باید با خرده فروشان مدرن و جهانی که به نیروی قدرتمند در شهرهایی با سرعت زیاد در حال رشد هستند کنار بیایند.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰



 

TMBA چکیده:
یکی از با ارزشترین داراییهای هر شرکت نام و نشان تجاری آن شرکت میباشد هرچه ارزش نام و نشان تجاری درذهن مصرف کنندگان بیشتر باشد، شرکت میتواند درسایه آن منافع بیشتری را از مصرف کنندگان کسب کند. ارزش ویژه نام و نشان تجاری یکی از داراییهایی است که هم ارزش شرکت را حفظ میکند و هم وفاداری مشتریان را به دنبال خواهد داشت. نام تجاری قولی است که تولیدکننده به مصرف کننده می دهد و شرکت را ملزم می کند تا در مورد تولیدات و سرویسی که ارائه می دهد صادق باشد. در دنیای رقابتی امروز که کالاها از نظر فیزیکی تمایز چندانی با یکدیگر ندارند یک نام تجاری معتبر  می تواند مزیت رقابتی چشمگیری ایجاد کند. در این شرایط چنانچه بتوانیم از اعتبار نام تجاری به بهترین شکل بهره ببریم می توانیم وفاداری مشتریان را که تعیین کننده سود، در طولانی مدت است برای خود جلب نماییم. امروزه، وفاداری مشتریان، کلید موفقیت تجاری محسوب می شود. باافزایش وفاداری مشتریان سهم بازار ومیزان سوددهی بنگاه اقتصادی بالا می رود. درک بازار با برنامه ریزی واتخاذ استراتژیهای مناسب جهت وفادار کردن مشتریان و  افزایش نرخ وفاداری آنها منافع بلند مدت برای بنگاه های اقتصادی به وجود می آورد. به نظر می رسد یکی از عواملی که به وفاداری مشتریان اثر می گذارد اعتبار نام و نشان تجاری و مزایای آن می باشد در این پژوهش تاثیر این موارد را مورد توجه قرار دادیم.در پایان، این مقاله  نشان می دهد، نام و نشان تجاری مزیتی رقابتی ایجادمی نماید.  نام و نشان تجاری نشان کیفیت و وعده به خریدار می باشد مانند طرح های خاص که مصرف کنندگان را به خرید خدمات و محصولات دارای  نام و نشان تجاری تشویق میکنند. در مجموع می توان گفت با وجود یک دهه تحقیقات همچنان برای فهم اعتبار نام و نشان تجاری که منجر به وفاداری مشتریان میشود نیاز ب تحقیقات بیشتری است. 


مقدمه:
وکلا  و اعضای فرهنگستان ها، به تساوی برند به عنوان یک مفهوم مهم نگاه میکنند.(keller and lehman,2006) عناصر تساوی برند به صورت مثبت بر روی دید مصرف کننده و وضعیت خرید برندها متعاقب، تأثیر دارد. (reynolds and philips,2005
بنابراین، برای افزایش احتمال چنین همکاری مثبت، شرکت ها نیازمند توسعه استراتژیک هایی هستند که رشد تساوی برند را تشویق می نماید.(keller,2007)
تحقیقات اخیر، پیشنهاد می کنند که عناصر ترکیبی بازاریابی، متغیرهای کلیدی در ایجاد تساوی برند می باشد. هم چنین یکی از چالشهای اصلی بازاریاب، تعیین بودجه بازاریابی بهینه، برای دستیابی به بالاترین تأثیر در بازار هدف و برند می باشد.
دو متغیر بازاریابی؛ آگهی دادن و تبلیغات فروش هستند که در مقایسه با فرم های دیگر از فعالیت های بازاریابی، قابل توجه هستند. علیرغم اهمیت آنها ، توزیع فردی آگهی دادن و تبلیغات فروش برای تساوی برند، مبهم باقیمانده است و دانشمندان نیازمند بررسی مجدد تأثیرات این متغیرها هستند.(netemeyer,2004" chuand keh,2006)
حوزه دیگر برای درک بهتر در مورد تساوی برند بر پایه مصرف کننده، تعامل بین ابعاد  تساوی برند می باشد. به طور کلی محققان ارتباطات انجمنی را در بین تساوی برند بر مبنای مشتری مورد هدف قرار داده اند.(yoo and donthu,2001)
نویسندگان زیادی طرفدار توجه محققان بر روی نظم دهی در بین ابعاد تساوی برند هستند.
این مقاله نظم علتی را در بین ابعاد  تساوی برند آنالیز می نماید.چندین بررسی، یک سلسله مراتب  از اهمیت ابعاد تساوی برند و نظم بالقوه سببی را پیشنهاد می نماید.
بهرحال بررسی هاس کمی از لحاظ تجربی، چگونگی ارتباط  درونی ابعاد تساوی برند را بررسی می نماید.آنالیز کردن تمام جنبه های این تحقیق، دانش را از طریق فراهم نمودن بینش بیشتر در مورد استخراج تئوری تساوی برند ، تشریح می نماید

  • محمد مروجی