Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی

Bazaryab shiraz

اشنایی با بازاریابی


امروزه بازاریابی به عنوان یک علم مورد نیاز در فعالیت های اقتصادی شناخته شده است. این دانش در عصر حاضر شکل جدیدی پیدا کرده است و از روش های سنتی به روش های جدید و متناسب با علم روز یعنی بازاریابی اینترنتی گرایش پیدا کرده است. حضور اینترنت و پیشرفت سریع آن به داخل کشورها و عدم توجه به موقعیت های زمانی و مکانی جنبه مثبت بازاریابی اینترنتی را برحسته می کند. البته برخی سو استفاده ها از این نوع بازاریابی گاه موجب می شود جنبه های مثبت این نوع بازاریابی تحت الشعاع جنبه منفی قرار بگیرد و استفاده از آن را مورد تردید قرار دهد.
متاسفانه در کشور ما به علت عدم برخورداری از دانش بازاریابی در حد کافی، گاهی اوقات بی توجهی به اصول اخلاقی در این نوع بازاریابی ، کم تجربگی مدیران شرکت ها و موسسات ، عدم پاسخگویی موسسات به مشکلات بوجود آمده در اثر غلو در تبلیغ توسط بازاریابان ، عدم اعتماد مردم به این نوع بازاریابی ، مسئله اعتبار حقوقی در بازاریابی اینترنتی ، عدم گسترش اینترنت در همه نقاط کشور ، پایین بودن سرعت اینترنت و ... بازاریابی اینترنتی در ایران جایگاه خود را نیافته است و جامعه از جنبه های مثبت آن کمتر بهره مند می شود
محمد مروجی

بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارتباط» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


در جهان رقابتی امروز، بازاریابان به دنبال مشتریان هستند . یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در کسب و کار، ترویج است که بازاریابی مستقیم یکی از ابزارهای آن بازاریابی تلفنی است . با پیشرفت علم و فن آوری، بازاریابی مستقیم نیز دامنه وسیع تری پیدا کرده است، از آنجایی که استفاده از تکنیک های بازاریابی مستقیم از مدت ها قبل در کشور های توسعه یافته شروع شده و موارد کاربرد آن حتی به سازمان های خدماتی و موسسات غیرانتفاعی نیز رسیده است. از آنجاییکه بازاریابی تلفنی و قوانین مرتبط با آن از بازاریابی مستقیم ریشه میگیرد د این مقاله در ابتدا به بررسی بازاریابی مستقیم و معرفی آن پرداخته و در نهایت با بازاریابی تلفنی به انتها میرسانیم. در این مقاله از طریق مصاحبه با چند شرکت پخش مواد غذایی نظرات آنها بررسی و  همچنین با استفاده از بررسی ادبیات تحقیق  مشکلات استفاده ازین روش بازاریابی بررسی و راهکارهایی ارایه گردید.

 

مدیران بازاریابی مدت ها است که به دنبال چارچوب هایی نظام مند برای تعیین استراتژی های تخصیص منابع هستند.  رضایت و حفظ مشتری حلقه های کلیدی سوددهی و رشد سهم بازار هستند ، و هر دو عامل به طور اساسی با استراتژی های تخصیص منابع پیوند دارند . مدیران برای موفقیت به معیارهای عملکرد خارجی نیاز دارند ، که به آن ها این امکان را خواهد داد تا تلا شهای بازاریابی خود را ارزیابی کنند.
این معیارهای استراتژیک شامل تحلیل در قالب های خاصی هستند و می توانند در بسیاری از اشکال شامل تحلیل فروش، تحلیل سهم بازار، تحلیل هزینه، تحلیل مالی، تحلیل الگوگیری و دیگر اشکال صورت گیرند.  هر یک از این چارچوب های تحلیلی، بر مزیت های رقابتی یک شرکت خاص در برابر رقبای اصلی شان تمرکز می کند.  با این حال امروزه اغلب محققان معتقدند که معیارهای برگرفته از این تحلیل های اغلب سنتی، نیازمند جایگزینی و یا حداقل تکمیل با معیارهایی هستند که به طور ویژه بر مشتریان تمرکز دارند. در بازارهای رقابتی امروز که مشتریان گزینه های قابل توجهی دارند، استراتژی های تخصیص منابع باید در جهت پاسخگویی به سه سوال اساسی هدایت شوند: مشتریان چه کسانی هستند؟، نیازها و خواسته های آنان چیست؟ و از همه مهم تر این که آن ها درباره کالاها و فعالیتهای بازاریابی سازمان چه فکری می کنند؟

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

 :

پست مدرنیسم تحولات زیادی را در عرصه فرهنگ، فناوری، اقتصاد، هنر و دیگر حوزه ها به ارمغان آورده است. حوزه مدیریت نیز به عنوان یکی از علوم میان رشته ای دچار تحولات شگرفتی شده است. یکی از زمینه های به شدت پویای این حوزه فعالیت های بازاریابی است که به دلیل ارتباط با افراد و جامعه متاثر از تحولات فرهنگی و نگرشی است که پست مدرنیسم جلوه ای نو از آن قلمداد می گردد. بسیاری بر این باورند که با ظهور پست مدرنیسم دوران طلایی بازاریابی مدرن به پایان رسیده است و تئوری های بازاریابی نیاز به بازنگری جدی و اساسی دارند. در این  مقاله ضمن بررسی نظریات مختلف در مورد پست مدرنیسم و چالش هایی که برای بازاریابی مدرن ایجاد نموده است، مکاتب مختلف بازاریابی پست مدرن، ویژگی های این نوع بازاریابی، مفاهیم جدید مطروحه ناشی از این فلسفه و وجوه تمایز این نظریات با دوره قبل تبیین شده است.

به موازات آنکه بشتر پیچیده تر می شود، معیارهای افراد برای رضایت مندی نیز متنوع می شود. در دنیای پست مدرن، مصرف کنندگان، ادراکات متفاوتی دارند و حتی مصرف کنندگان مشابه،دارای خواسته های متفاوتی در زمینه های مختلف هستند. گرایش بازاریابی، در حال تغییر از تمرکز بر محصول عینی (که به یک شکل ارائه می شد) به تمرکز بر محصول ذهنی همراه با معانی متفاوتی از کالاها و خدمات است. این پارادایم جدید در بازاریابی پست مدرن، همراه با افزایش رقابت، گسترش و بسط یافته است. امکان انتخاب های زیاد، به مشتریان آزادی می دهد تا بدون هیچ تعهدی به شرکت یا نام تجاری ویژه، انتخاب خود را تغییر دهند. این نوع رفتار غیرقابل پیش بینی مصرف کننده، بازاریابان را به چالش می کشد.
در عصر پست مدرن، مرزهای بین مشتری-سازمان در بازار، مصرف کننده-کارمند، سازمان-فرد نامشخص شده است. دوره مدرن رو به پایان است و دوره¬ی پست مدرن آغاز شده است؛ دوره ای بلند مدت از ایده های متضاد به وجود آمده است که فرایندهای تولید را از فرایندهای مصرف، کار را از تفریح، اقتصاد را از فرهنگ، زن را از مرد، حقیقت مداری را از نماد مداری، مرکز را از حاشیه، ناحیه را از جهان و واقعی را از مصنوعی جدا نمی کند. مباحث "پست مدرنیسم و رفتار مصرف کننده" در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 آغاز شد

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

سالیان مدیدی است که در عرصه بازاریابی از ابزاری قدرتمند تحت عنوان بازاریابی دهان به دهان یا بازاریابی شفاهی استفاده می شود.  لذا در این مقاله به بررسی این ابزار و تاثیرات آن پرداخته شده است. ارتباطات در بازاریابی ابزاری برای ارائه اطلاعات می باشد، اطلاعاتی که بتوان به آن اعتماد کرد، ارائه اطلاعات هنگام بروز مشکل، ارائه اطلاعات در مورد مشکلات کیفیت و انجام تعهدات. گاهی این اطلاعات به نفع شرکت در جهت جذب سایر افراد برای استفاده از کالا یا خدمت ارائه شده توسط شرکت است و گاهی نیز بالعکس. نتایج حاصل حاکی از اهمیت فراوان این نوع بازاریابی در عرصه تجارت بین المللی می باشد.  چرا که در نهایت این ارتباطات است که مشتریان را درمورد اقدامات شرکت برای رفع منابع نارضایتی آنها آگاه می سازد و در نهایت ارتباط اثر بخش بین سازمان و مشتریانش به روابط بهتر منجر می گردد که درنتیجه به وفاداری مشتریان منجر خواهد شد. و به عبارت دیگر بازاریابی دهان به دهان خود را در چرخه بهبود قرار می دهد.

بازاریابی و استراتژی های بازاریابی در طول تاریخ حیات خود به شدت متاثر از تکنولوژی ها و فناوری های اعصار خود بوده است. با ظهور دستگاه چاپ ، رادیو ، تلویزیون ، رایانه و ... بازاریابی نیز نقش های خاص خود را ایفا نموده است ، و سعی نموده تا با استفاده از این ابزار ها ی تکنولوژیک به نحوی در راستای دستیابی به اهداف خود استفاده نماید.(استوارت،2001)
امروزه صحبت از بازاریابی اثربخش در برابر بازاریابی سنتی است و انجا که این بازاریابی از چارچوب های نظری صرف خارج شده و به سمت اجرای اثربخش مفاهیم بازاریابی در شرکت ها و بنگاه های تولیدی حرکت می کند ، معنای جدید تر و کلی تری به خود می گیرد.(فتاحی و همکاران ،1389)
بطور کلی تبلیغات شفاهی، گفتگو در مورد محصولات و خدمات میان افرادی است که مستقل از شرکت عرضه کننده محصول یا خدمت می باشند. این گفتگوها میتواند به صورت مکالمه های دوطرفه یا فقط توصیه ها و پیشنهادات یکطرفه باشد. اما نکته اصلی این استکه این گفتگوها در میان افرادی صورت می پذیرد که تصور می شود منافع اندکی از ترغیب دیگران به استفاده از محصول دارند (سویینی و همکاران، 2007).
بازاریابان برای متقاعد کردن مشتریان تلاش فراوانی می کنند، اما گاهی از این واقعیت غافل می مانند که گفتگوی مشتریان با یکدیگر، بیشترین تأثیرپذیری و تأثیرگذاری را در انتخاب مقصد گردشگری درپی خواهد داشت( براین ولیلین،2008)
احتمال واکنش مصرف کننده نسبت به پیشنهاد یک دوست، همکار یا مشاور قابل اعتماد، بسیار بیشتر از واکنش او نسبت به یک پیام بازرگانی می باشد و این واکنش صرفاً منحصربه جمع آوری اطلاعات نیست بلکه اغلب به خرید محصول می انجامد (سیلورمن، 2001)
مصرف کنندگان به اعتبار نظرات دوستان، خانواده و آشنایانشان اعتمادمی کنند چون این نظرات خالصانه و فاقد هرگونه تعصب و جهت گیری است (پودوشن، 2008)
همچنین امروزه موفقیت هر سازمانی وابسته به مشتریان آن است و شناخت مشتریان و منافعی که آنها از یک سازمان خواستارند، مفهوم اصلی بازاریابی است (رولی ، 1388).

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

تبلیغات کاربرد هر یک از شکل‌‏های برقراری ارتباط است که بر پایه‌‏ی برنامه‌‏ریزی هدف‌دار استوار باشد و در جهت تأثیر بر افکار، احساسات و اعمال گروه‌‏های معینی به‏ منظوری خاص، صورت گیرد.تبلیغات خاکستری؛ تبلیغاتی است که از منبعی بی‌هویتی منتشر می‌شود(منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمی‌کند). قابلیت های آن عبارت است از، گر تبلیغات خاکستری، ماهرانه بکار گرفته شود می‌تواند با پرهیز از برچسب"تبلیغات دشمن" خوردن، مقبولیت کسب کند.می‌تواند بدون تأثیر مخرب بر حیثیت منتشر کننده، از تمهای احساسی استفاده کند.تبلیغات خاکستری می‌تواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهای جدیدی که بر آسیب‌پذیریهای مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار  را بازی کند.محدودیت های تبلیغات خاکستری عبارت است از: این تبلیغات به دلیل آنکه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ کند، دچار محدودیت است.تبلیغات خاکستری در برابر تحلیلهای درازمدتی که دشمن از محتوای نیت آن بعمل می‌آورد آسیب‌پذیر بوده و بدین طریق، تأثیر خود را از دست می‌دهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یک ضد تبلیغ مؤثر، آسیب پذیرتر است.

یکی از مباحث حساس، ظریف و پردامنه، تاثیر گذار و گاه دگرگون ساز در روابط فردی و اجتماعی تبلیغات است، تبلیغات را باید شناخت، گرچه اشراف بر همه زوایا و رمز و رازهایش چندان ساده و آسان نیست. اما اقتضائات زندگی آدم ها که فضای پر غوغا و تلاطم تبلیغی است طلب می کند تا هر کس به فراخور امکاناتش این معجون وسوسه انگیز را بیاموزد بشناسد وگرنه در قبال تششعات گوناگون و بی وقفه آن بلا دفاع و منفعل مانده و چه بسا که بعضاً به گمراهی و کج فهمی و زیان کشیده شود. تبلیغات دارای ریشه و سابقه ای دیرینه به اندازه تاریخ است تبلیغات در ابتدا و در آغاز زندگی اجتماعی آدمی با گونه ها و ابزارهای مختلف ارتباطی همچون صدا و بیان و بعداً نوشتار آمیخته بوده است تلاش هایی که برای ترغیب دیگران به انجام دادن یا امتناع ورزیدن از عمل و کاری معمول می گردیده تبلیغ بوده است این امتزاج و هم پوشانی با انواع ابرازها و تمهیدات ارتباطی تا هم اکنون نیز به اشکال و انواع مختلف ادامه دارد و گاه اطلاع رسانی و تبلیغ آنچنان با هم ترکیب و آمیخته می گردند که تشخیص آنها چندان آسان نخواهد بود . بنابراین در قرون اخیر تبلیغ و تبلیغات بعنوان یک مقوله و مبحث ارتباطی با مشخصه ها و معیارها شناسه هایی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است . بنابراین تبلیغات در تمام شئونات زندگی بشر و از ابتدا تاکنون وجود داشته و دارد و تا انسان به موجودیت خود ادامه می دهد تبلیغات نیز جریان خواهد داشت .


  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

پیشبرد فروش تعریفی از بازاریابی است که مردم می شناسند. شرکتها همواره به دنبال فروش چیزی به مشتریان هستند، اما در واقع حتی اگر هدف نهایی فروش باشد، وظایف دیگری نیز وجود دارد که موجب تحقق و توسعه می شوند. لذا مدیران شرکتها و سازمانها ناگزیرند در تبیین اهداف و خط مشیهای بازاریابی، عوامل مهمی نظیر نیازها و خواسته های مشتریان و مصرف کنندگان و منافع جامعه را در کوتاه مدت و بلندمدت در نظر بگیرند که به تعبیری همان مفهوم بازاریابی اجتماعی است. بازاریابی اجتماعی اولین بار در دهه 1970 توسط فیلیپ کاتلر، مطرح شد. او با ترکیب مفاهیم مربوط به تغییرات اجتماعی و بازاریابی تجاری و فنون تبلیغات، اصول این بحث را پایه گذاری کرد. رسالت اصلی بازاریابی اجتماعی تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی و انسانی است. در بازاریابی اجتماعی کسب سود و منافع شخصی اولویت اصلی به شمار نمی رود. بعبارت دیگر، تأکید بازاریابی اجتماعی تنها ارضای نیازها و خواسته های افراد اجتماع از طریق فرآیند مبادله و داد و ستد نیست، بلکه تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار افراد در اجتماع است.

محمد مروجی

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

بسیاری ‌از ‌مردم ‌چنین ‌می‌اندیشند ‌که ‌بازاریابی ‌تنها ‌به ‌معنی ‌فروش ‌و ‌تبلیغ ‌است. ‌اگر ‌بدانیم ‌که ‌فروش ‌و ‌تبلیغ، ‌فقط ‌بخش ‌نمایان ‌(علامت ‌بزرگ) ‌بازاریابی ‌است ‌جای ‌شگفتی ‌نیست. ‌امروزه ‌نباید ‌بازاریابی ‌را ‌به ‌مفهوم ‌قدیمی ‌آن ‌یعنی ‌فروش ‌- ‌معرفی ‌محصول ‌و ‌فروش ‌- ‌در ‌نظر ‌آورد، ‌بلکه ‌باید ‌به ‌مفهوم ‌نوین ‌آن ‌یعنی ‌برآوردن ‌نیازهای ‌مشتری، ‌توجه ‌کرد. ‌اگر ‌بازاریاب ‌بتواند ‌نیازهای ‌مشتری ‌را ‌درک ‌کند، ‌محصولاتی ‌را ‌تولید ‌و ‌به ‌بازار ‌مصرف ‌ارایه ‌نماید ‌که ‌از ‌بالاترین ‌ارزش ‌برخوردار ‌باشند ‌و ‌قیمت ‌گذاری، ‌توزیع، ‌ترویج ‌و ‌تبلیغ ‌را ‌به ‌روشی ‌کارساز ‌انجام ‌دهد، ‌به ‌طور ‌حتم ‌محصولات ‌به ‌راحتی ‌به ‌فروش ‌خواهند ‌رفت. ‌بنابراین ‌فروش ‌و ‌تبلیغ، ‌تنها ‌بخشی ‌هستند ‌از ‌معجون ‌بازاریابی. ‌معجون ‌به ‌معنی ‌مجموعه ‌ای ‌از ‌ابزار ‌و ‌وسایل ‌بازاریابی ‌که ‌با ‌هم ‌بر ‌روی ‌بازار ‌اثر ‌می‌گذارند. ‌بنابراین ‌میتوان ‌بازاریابی ‌را ‌نوعی ‌فرایند ‌اجتماعی ‌و ‌مدیریتی ‌دانست ‌که ‌به ‌وسیله ‌آن ‌افراد ‌و ‌گروه‌ها ‌فارغ ‌از ‌مرزبندی‌های ‌رایج ‌جغرافیایی ‌و ‌نژادی ‌می‌توانند ‌از ‌راه ‌تولید ‌و ‌مبادله ‌محصولات ‌و ‌ارزش‌ها ‌با ‌دیگران، ‌نیازها ‌و ‌خواسته ‌های ‌خویش ‌را ‌مرتفع ‌سازند. اما ‌سرانجام، ‌مفهوم ‌بازار ‌ما ‌را ‌به ‌مفهوم ‌بازاریابی ‌باز ‌می‌گرداند. ‌بازاریابی ‌به ‌معنی ‌اداره ‌کردن ‌بازارها ‌برای ‌پدید ‌آوردن ‌داد ‌و ‌ستد ‌به ‌منظور ‌ارضای ‌نیازها ‌و ‌خواستهای ‌انسان ‌است. ‌بنابراین ‌یک ‌بار ‌دیگر ‌به ‌تعریف ‌بازاریابی ‌توجه ‌می‌کنیم: ‌آن ‌فرایندی ‌است ‌که ‌فرد ‌و ‌گروه ‌از ‌طریق ‌تولید ‌کالا ‌و ‌خدمت ‌و ‌داد ‌و ‌ستد ‌محصول ‌(آنچه ‌از ‌نظر ‌مشتری ‌دارای ‌ارزش ‌است) ‌نیازها ‌و ‌خواست‌های ‌خود ‌را ‌تامین ‌می‌کند. فرایند ‌داد ‌و ‌ستد ‌نیاز ‌به ‌کار ‌دارد: ‌فروشنده ‌باید ‌در ‌جستجوی ‌خریدار ‌برآید. ‌نیازهای ‌او ‌را ‌شناسایی ‌کند. ‌کالا ‌و ‌خدمات ‌مناسبی ‌را ‌طرح ‌ریزی ‌و ‌قیمت ‌آنها ‌را ‌تعیین ‌نماید. ‌آنها ‌را ‌ترویج ‌و ‌تبلیغ ‌کرده ‌در ‌انبار ‌بگذارد ‌و ‌تحویل ‌دهد. ‌فعالیت‌های ‌اصلی ‌بازاریابی ‌عبارتند ‌از ‌: ‌تحقیق، ‌تولید ‌محصول، ‌برقرار ‌کردن ‌ارتباط،توزیع، ‌قیمت ‌گذاری ‌و ‌ارایه ‌خدمات. ‌اگر ‌چه ‌معمولا ‌ما ‌چنین ‌می‌اندیشیم ‌که ‌بازاریابی ‌به ‌وسیله ‌فروشندگان ‌انجام ‌می‌شود، ‌ولی ‌خریداران ‌هم ‌فعالیت‌های ‌بازاریابی ‌را ‌انجام ‌می‌دهند. ‌هنگامی ‌که ‌مصرف ‌کننده ‌ای ‌در ‌صدد ‌یافتن ‌کالایی ‌برمی ‌آید ‌که ‌با ‌قیمت ‌مورد ‌نظر ‌به ‌آن ‌نیازمند ‌است ‌<بازاریابی> ‌می‌کند. ‌هنگامی ‌که ‌مسئولان ‌خرید ‌شرکت ‌در ‌جستجوی ‌فروشندگانی ‌برمی ‌آیند ‌و ‌در ‌مورد ‌شرایط ‌مورد ‌نظر ‌با ‌آنها ‌چانه ‌می‌زنند ‌<بازاریابی> ‌می‌کنند.

  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰

تفاوت ویزیتور و بازاریاب یکی از بحث‌های همیشگی در کسب و کارها و واحد فروش سازمان‌هاست.

معمولاً کسانی که در حوزه بازاریابی فعالیت می‌کنند، اصرار دارند که تأکید کنند ویزیتور و بازاریاب یک شغل نیست.

معلمان فروش هم، معمولاً بحث تفاوت ویزیتور و بازاریاب را، درست مثل خرگوش شعبده‌بازان، به عنوان خوراکی جلسات اول آموزش فروشمصرف می‌‌کنند.

این چالش‌ها را در انتشار آگهی استخدام هم مشاهده می‌کنیم.

کم نیستند کسانی که معتقدند تیتر آگهی استخدام بازاریاب، برای بسیاری از آگهی‌ها نادرست است و کارفرماها، در واقع به دنبال استخدام ویزیتور بوده‌اند و به اشتباه، از عنوان بازاریاب استفاده کرده‌اند.

این را به خوبی می‌دانیم که در کسب و کار، اصالت با شرح شغل است و مستقل از این‌که چه عنوانی در اختیار شما قرار دهند، مهم است که شرح شغل و حیطه اختیارات شما چه باشد.

بر این اساس،‌ شاید بتوان گفت چنین بحث‌هایی چندان مفید و مولد نیست. با این‌حال، برای این‌که دوستان متممی در درس فروش، کمی با سابقه‌ی این بحث‌ها آشنا باشند، توضیحات کوتاهی را در این زمینه ارائه می‌کنیم.

تفاوت ویزیتور و بازاریاب در چیست؟

پیش از هر چیز، مهم است به خاطر داشته باشیم که اصطلاح ویزیتور در زبان انگلیسی به این معنایی که ما به‌کار می‌بریم وجود ندارد.

هم‌چنین به‌نظر می‌رسد نخستین کسانی که این واژه را به کار بردند، شکل فرانسوی آن (visiteur) را در ذهن داشتند. اگر چه در زبان فرانسوی هم، این اصطلاح به شکلی که ما استفاده می‌کنیم وجود ندارد.

نزدیک‌ترین اصطلاح در انگلیسی که مفهوم ویزیتور را می‌رساند، Sales rep است که در این اصطلاح، rep مخفف representative و به معنای نماینده است و می‌توان گفت نماینده فروش ترجمه‌ی تحت‌اللفظی این اصطلاح در فارسی است (در زبان فارسی، کلمه‌ی مدرپ هم جاافتاده و برای نمایندگان فروش شرکت‌ها در حوزه تجهیزات پزشکی به کار می‌رود و به همین خانواده نزدیک است).

بنابراین، اگر در جستجوی مقاله‌ها و نوشته‌ها و توصیه‌‌هایی برای یک ویزیتور حرفه ای به زبان انگلیسی هستید، پیشنهاد می‌کنیم در گوگل از کلمه کلیدی Sales rep استفاده کنید.

وظیفه ویزیتور چیست؟

ساده‌ترین تعریف برای وظیفه ویزیتور، این است که بگوییم کار ویزیتور، بازدید از محل مشتریانو دریافت سفارش کالا از آنان است.

بنابراین می‌توان گفت:

دست ویزیتورها، در قیمت گذاری و نیز شرایط تحویل محصول، چندان باز نیست و بر اساس آن‌چه از طرف واحد فروش شرکت به آن‌ها تکلیف می‌شود و هدف‌هایی که برای فروش در نظر گرفته می‌شود نسبت به گرفتن سفارش از مشتریان اقدام می‌کنند.

البته ترغیب و متقاعدسازی مشتریان بهخرید بر اساس ترجیحات شرکت نیز از جمله کارهایی است که معمولاً از ویزیتورها انتظار می‌رود.

با توجه به این‌که حوزه‌‌های بازاریابی و فروش، تفاوت بسیاری با هم دارند، به نظر می‌رسد بهتر است بازاریاب برای کسانی به کار رود که فعالیتی نزدیک‌تر به بازاریابی دارند.


  • محمد مروجی
  • ۰
  • ۰


امروزه بازاریابی به عنوان یک علم مورد نیاز در فعالیت های اقتصادی شناخته شده است. این دانش در عصر حاضر شکل جدیدی پیدا کرده است و از روش های سنتی به روش های جدید و متناسب با علم روز یعنی بازاریابی اینترنتی گرایش پیدا کرده است. حضور اینترنت و پیشرفت سریع آن به داخل کشورها و عدم توجه به موقعیت های زمانی و مکانی جنبه مثبت بازاریابی اینترنتی را برحسته می کند. البته برخی سو استفاده ها از این نوع بازاریابی گاه موجب می شود جنبه های مثبت این نوع بازاریابی تحت الشعاع جنبه منفی قرار بگیرد و استفاده از آن را مورد تردید قرار دهد.
متاسفانه در کشور ما به علت عدم برخورداری از دانش بازاریابی در حد کافی، گاهی اوقات بی توجهی به اصول اخلاقی در این نوع بازاریابی ، کم تجربگی مدیران شرکت ها و موسسات ، عدم پاسخگویی موسسات به مشکلات بوجود آمده در اثر غلو در تبلیغ توسط بازاریابان ، عدم اعتماد مردم به این نوع بازاریابی ، مسئله اعتبار حقوقی در بازاریابی اینترنتی ، عدم گسترش اینترنت در همه نقاط کشور ، پایین بودن سرعت اینترنت و ... بازاریابی اینترنتی در ایران جایگاه خود را نیافته است و جامعه از جنبه های مثبت آن کمتر بهره مند می شود

محمد مروجی

  • محمد مروجی